سلام.سلام به همه ی شما دوستان عزیز.حالتون خوبه؟بالاخره توانستم بعد از چند وقت یه سری به شما عزیزان و وبلاگم بزنم.گفتم یک ژست هم بگذارم و بروم.آخه دوباره ممکن است بروم و دیگه نیایم.اینم پستم: من در طول این چند روز که با مشکلات زیادی روبرو شدم فقط یک چیز آموختم:هیچگاه به کسی جز خدا توکل نکن.حتی در سخت ترین موقعیت و همین طور هیچگاه جز خدا از کسی تشکر نکن.البته اشتباه فکر نکنید.من نمی گویم از کسی دیگر تشکر نکن.زیرا هرکس کمکت می کند را باید تشکر کنی امام اول خــــدا. به یاد یه داستان از امام علی(ع)افتادم: روزی فقیری به پیش امام می آید و از امام درخواست کمک می کند.امام هم که کمی انگور داشت می خواست از انگورها به او دهد ولی فقیر گفت من انگور نمی خواهم.اگر دارید پول بدهید.امام هم گفت من پول ندارم و فقیر رفت.یک فقیر دیگر آمد اما این یکی انگور را قبول کرد و گفت خدایا شکر.امام هم که خوششش آمد گفت:لباس نمی خواهی؟و مقداری لباس هم از دوستانش برای فقیر قرض کرد.باز هم فقیر گفت خدایا شکر.امام باز هم گفت پول چی؟پول می خواهی؟و مقداری پول هم از دوستان برای فقیر قرض کرد ولی اینبار فقیر گفت:اما علی،ممنون.امام هم گفت:برو دیگر؛تا الان خدا را تشکر می کردی و من به تو این چیزها را دادم امام اکنون که از من(بنده ی خدا)تشکر کردی ناراحت شدم و زودتر برو. امیدوارم این داستان در زندگی شما هم به کار بیاید. موفق باشید. تا............نمی دونم کی خدا حافظ همگی شما.
دوست دار شما،محمد
کلمات کلیدی: امام علی، داستان، پند نوشته شده توسط ساناز مقدم در جمعه 87 دی 20 ساعت 11:52 صبح | لینک ثابت | نظرات شما ()
|